• خانه
  • ورود
  • التماس دعا
    • ثبت التماس دعای اینترنتی
    • ثبت التماس دعای پستی
    • ثبت التماس دعای حضوری
    • پاسخ به سؤالات و اشکالات
    • مستندات فقهی دعای پولی
  • منهاج فردوسیان
    • معرفی
    • کتابخانه‌
    • فروشگاه
    • گفتگوی زنده
    • شرعه‌ی فردوسیان
    • پیام‌های تصویری
    • جدیدترین نظرات
  • متفرقه
    • معرفی حاج فردوسی
    • حرز جامع حاج فردوسی
    • هدایا و نذورات
    • تماس با ما
    • جستجو
    • راهنما
    • درباره
  • خانه
  • ورود
  • التماس دعا
    • ثبت التماس دعای اینترنتی
    • ثبت التماس دعای پستی
    • ثبت التماس دعای حضوری
    • پاسخ به سؤالات و اشکالات
    • مستندات فقهی دعای پولی
  • منهاج فردوسیان
    • معرفی
    • کتابخانه‌
    • فروشگاه
    • گفتگوی زنده
    • شرعه‌ی فردوسیان
    • پیام‌های تصویری
    • جدیدترین نظرات
  • متفرقه
    • معرفی حاج فردوسی
    • حرز جامع حاج فردوسی
    • هدایا و نذورات
    • تماس با ما
    • جستجو
    • راهنما
    • درباره
خانه ورود
ثبت التماس دعای اینترنتی ثبت التماس دعای پستی ثبت التماس دعای حضوری پاسخ به سؤالات و اشکالات مستندات فقهی دعای پولی
معرفی کتابخانه فروشگاه گفتگوی زنده شرعه‌ی فردوسیان پیام‌های تصویری جدیدترین نظرات
معرفی حاج فردوسی حرز جامع حاج فردوسی هدایا و نذورات تماس با ما جستجو راهنما درباره

ارکان استجماع: مُشوِّقات و مُخوِّفات

  • صفحه‌ی نخست
  • تمام مطالب
  • اصول استجماع منهاج فردوسیان فصل اول: ارکان استجماع
  • ارکان استجماع: مُشوِّقات و مُخوِّفات

رکن دوم در تنظیم قوانین، آیات و روایاتی است که مشتمل بر بیان ثواب یا عقابی برای فعل یا ترک خاصی باشند.
تشویق و تخویف، دو بازوی تربیتی است که استاد در راستای تربیت شاگرد از آنها بهره می‌برد.
همیشه تشویق، برای انجام کارهای خوب یا ترک کارهای بد است و همیشه، تخویف (ترساندن) برای انجام کارهای بد و ترک کارهای خوب است و این، بنای عقلاست.
پس بنا بر این مبنای عقلایی و رایج در عرف انسان‌ها، هر گاه تشویقی از ناحیه‌ی استاد برای انجام کاری صادر شده باشد، به راحتی نشان‌دهنده‌ی خوب بودن آن کار و تأثیر مثبتش در کمال و سعادت شاگرد است. همچنین تشویق بر ترک کاری، نشان‌دهنده‌ی بد بودن آن کار است.
از سوی دیگر، تخویف از انجام کاری از سوی استاد، دلالت عقلی بر بد بودن و مضر بودن آن کار و نقش منفی‌اش در رسیدن به کمال و سعادت دارد.
با این مقدمه، استدلال تشویق چنین است:
مقدمه‌ی اول: انجام یا ترک این کار، مورد تشویق استاد قرار گرفته است.
مقدمه‌ی دوم: انجام دادن یا ترک کردن هر کاری که مورد تشویق استاد قرار گیرد، نقش مثبتی در رسیدن به کمال و سعادت دارد.
نتیجه: انجام دادن یا ترک کردن این کار، نقش مثبتی در رسیدن به کمال و سعادت دارد.
استدلال تخویف چنین است:
مقدمه‌ی اول: انجام یا ترک این کار، مورد تخویف استاد قرار گرفته است.
مقدمه‌ی دوم: انجام دادن یا ترک کردن هر کاری که مورد تخویف استاد قرار گرفته باشد، نقش مثبتی در رسیدن به کمال و سعادت دارد.
نتیجه: انجام دادن یا ترک کردن این کار، نقش مثبتی در رسیدن به کمال و سعادت دارد.
 نمونه‌ی 1 (تشویق ـ آیه): «تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ المَضَاجِعِ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَ طَمَعًا وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ * فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَّا أُخْفِی لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعْینٍ جَزَاءً بِمَا کانُوا یَعْمَلُونَ»1
 نمونه‌ی 2 (تخویف ـ آیه) «وَ مَنْ یقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ‏ خالِداً فیها وَ غَضِبَ اللهُ عَلَیهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظیماً»2
 نمونه‌ی 3 (تشویق ـ حدیث): قَالَ الصَّادِقُ (علیه‌السلام): «مَنْ نَظَرَ إِلَى امْرَأَةٍ فَرَفَعَ بَصَرَهُ إِلَى السَّمَاءِ أَوْ غَمَّضَ بَصَرَهُ لَمْ یَرْتَدَّ إِلَیهِ بَصَرُهُ حَتَّى یُزَوِّجَهُ اللهُ مِنَ الحُورِ العِینِ»3
 نمونه‌ی 4 (تخویف ـ حدیث): قَالَ أَمِیرُ المُؤْمِنِینَ (علیه‌السلام): «إِنَّ الغَدْرَ وَ الفُجُورَ وَ الخِیانَةَ فِی النَّارِ»4
 نمونه‌ی 5 (تخویف ـ حدیث): قال أبو عبد الله (علیه‌السلام): «مَنْ ظَلَمَ یَتِیماً، سَلَّطَ اللهُ عَلَیهِ مَن یَظلِمُهُ أَوْ عَلَى عَقَبِهِ أو عَلَى عَقَبِ عَقَبِهِ‏»5

تبصره: استجماع فوق، مشروط به این است که مشوِّقات و مخوِّفات، کلی نباشد.
 نمونه‌ی 1 (تشویق کلی ـ آیه): «فَضَّلَ اللهُ المُجاهِدینَ عَلَى القاعِدینَ أَجْراً عَظیماً»6
 نمونه‌ی 2 (تخویف کلی ـ آیه) «إِنَّا مِنَ الـمُجْرِمِینَ مُنتَقِمُونَ»7

……………………………………

1. سوره‌ی سجده، آیه‌ی 16 و 17. ترجمه: پهلوهایشان از خوابگاهها جدا مى‏‌گردد [و] پروردگارشان را از روى بیم و طمع مى‏خوانند و از آنچه روزیشان داده‌‏ایم انفاق مى‏کنند. هیچ کس نمى‏‌داند چه چیز از آنچه روشنى‌‏بخش دیدگان است به [پاداش] آنچه انجام مى‏‌دادند براى آنان پنهان کرده‌‏ام.
2. سوره‌ی نساء، آیه‌ی 93. ترجمه: و هر کس مؤمنى را از روى عمد بکشد، کیفرش دوزخ است که در آن جاودانه خواهد بود، و خدا بر او خشم گیرد، و وى را لعنت کند و عذابى بزرگ برایش آماده سازد.
3. من‏ لایحضره ‏الفقیه، شیخ صدوق، جلد 3، صفحه‌ی 467. ترجمه: هر کس نگاهش به زنی [نا محرم] بیافتد، پس دیده‌اش را به آسمان بلند کند یا دیده بر هم نهد، نگاهش به حال اول برنمی‌گردد مگر این که خدای تعالی [همان لحظه در ملکوت عالم] از حور العین به او تزویج می‌نماید.
4. کافی، محدث کلینی، جلد 2، صفحه‌ی 338. ترجمه: امیر المؤمنین (علیه‌السلام) فرمودند: پیمان‌شکنی و تبهکاری و بی‌وفایی در آتش [جهنم] است.
5. تفسیر عیاشی، جلد 1، صفحه‌ی 223. ترجمه: هر کس به یتیمی ستم کند، خدای تعالی کسی را مسلط می‌سازد که بر او یا بر فرزندانش یا بر فرزندانِ فرزندانش ستم کند.
6. سوره‌ی نساء، آیه‌ی 95. ترجمه: و[لى] مجاهدان را بر خانه‏نشینان به پاداشى بزرگ برترى بخشیده است.
7. سوره‌ی سجده، آیه‌ی 22. ترجمه: قطعاً ما از مجرمان انتقام‏کشنده‏ایم.

«بازگشت به فهرست فصل اول»

«بازگشت به فهرست اصلی کتاب»

«لینک خرید کتاب آشنایی با منهاج فردوسیان»

Got something to share? Let's hear it. لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Web Design By dgpro

مشترک شوید: